English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transmission/reception of messages U دریافت
transmission/reception of messages U انتقالپیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
messages U پیام
messages U قوانین از پیش تعریف شده که کد
messages U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
messages U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
messages U ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
messages U حجم اطلاع مشخص
messages U اطلاع تارسالی از شخصی به دیگری
Are there any messages for me? U من پیغامی ندارم؟
messages U پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
messages U در مقصد مربوط میشود
messages U پیغام دادن
messages U رسالت کردن
messages U پیغام
messages U خبر
messages U مخابره
messages U انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
messages U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
messages U اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
printing of messages U چاپپیغام
reception U برخورد
reception U دریافت پذیرش
reception U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
Reception U پذیرش هتل
reception U مهمانی
reception U پذیرایی
reception U وصول
reception U پذیرا شدن
reception U پذیرش
reception U دریافت
reception U قبول
cargo reception U قبولمحمولهبار
autodyne reception U موجگیری زنهای
autodyne reception U موجگیری اتودینی
audio reception U دریافت صوتی
reception class U اولینکلاسیکهبچههامیروند
reception bay U صفحهپذیرش
reception hall U قسمتپذیرش
reception centre U مکانیکهبرایافرادبیخانماناقامتگاهموقتیفراهممیآورد
barrage reception U سد گیرنده
reception rooms U پذیرشگاه
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
intermittent reception U موجگیری متناوب
heterodyne reception U زنه سازی
endodyne reception U موج گیری زنهای
endodyne reception U موج گیری اتودینی
reception room U اتاق پذیرایی
reception room U اتاق انتظار
reception room U پذیرشگاه
reception rooms U اتاق پذیرایی
reception rooms U اتاق انتظار
beat reception U موجگیری زنهای
beat reception U موجگیری اتودینی زنه سازی
direct home reception U پذیرشگرمستقیم
long distance reception U دریافت دور
transmission U ارسال کردن
transmission U مخابره کردن
transmission U جعبه دنده
transmission U گیربکس
transmission U مخابره
transmission U ارسال پیام
transmission U سخن پراکنی
transmission U فرافرستادن
transmission U فرا فرستی
transmission U سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission U ارسال
transmission U مخابره مخابرات
transmission U عبور
transmission U انتقال
transmission U فرافرستی
transmission U ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
transmission U مخابرات ارسال
transmission U ارسال داده یک بیت در هر زمان
transmission U که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission U خطای ناشی از اختلال در خط
transmission U وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmission U اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission U تراگسیل
transmission U ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission dynamometer U توان سنج انتقالی
transmission limit U محدوده فرافرستی
transmission error U خطای مخابره
transmission facility U وسیله انتقال
transmission factor U ضریب عبور
transmission grating U شبکه عبور
transmission grease U گریس جعبه دنده
transmission case U گیربکس
transmission security U تامین ارسال
serial transmission U ارسال سری
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
simplex transmission U مخابره ساده
social transmission U انتقال اجتماعی
synchronous transmission U مخابره همگام
synchronous transmission U انتقال همزمان
synchronous transmission U مخابره همزمان
transmission case U جعبه دنده
transmission line U خط مخابرهای
transmission line U خط انتقال
transmission system U شبکه انتقال
transmission system U سیستم انتقالی
transmission system U دستگاه انتقالی
transmission tower U برج انتقال
transmission gear U چرخ دنده انتقال
video transmission U ارسال ویدئویی
wireless transmission U انتقال بی سیم
worm transmission U گیربکس با چرخ دنده حلزونی
transmission cable U کابلانتقال
transmission shaft U شفت گیربکس
transmission security U تامین مخابره
transmission security U تامین ارسال پیام
transmission line U سیم انتقال
transmission of sound U انتقال یاعبورصدا
transmission oil U روغن جعبه دنده
transmission shaft U محور انتقال
transmission rate U نرخ مخابره
transmission rate U سرعت مخابره
transmission ratio U نسبت تبدیل جعبه دنده
electricity transmission U انتقالالکتریسیته
power transmission U انتقال قدرت
afferent transmission U هدایت اورانی
digital transmission U انتقال رقمی
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
end of transmission U انتهای مخابره
energy transmission U انتقال انرژی
epicyclic transmission U جعبه دنده اپی سیکلیک
epicyclic transmission U یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
error transmission U ارسال خطا
four speed transmission U گیربکس چهاردور
heat transmission U انتقال گرما
duplex transmission U مخابره دورشتهای
digital transmission U مخابره دیجیتال
digital transmission U انتقال دیجیتالی
data transmission U مخابره داده
analog transmission U مخابره قیاسی
analog transmission U انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
asymmetric transmission U روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
asynchronous transmission U انتقال غیرهمزمان
asynchronous transmission U مخابره ناهمگام
asynchronous transmission U مخابره غیرهمزمان
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
asynchronous transmission U اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
data transmission U مخابره داده ها
data transmission U ارسال داده
image transmission U انتقال تصویر
information transmission U انتقال اطلاعات
parallel transmission U ارسال موازی
light transmission U انتقال نور
parallel transmission U انتقال موازی
negative transmission U پخش منفی
neutral transmission U مخابره خنثی
parallel transmission U مخابره موازی
polar transmission U مخابره قطبی
positive transmission U پخش مثبت
power transmission U انتقال انرژی
isochronous transmission U ارسال داده آسنکرون روی خط سنکرون
oil hydraulic transmission U گیربکس هیدرولیکی
digital data transmission U ارسال دیجیتالی داده
tubular transmission shaft U لوله کاردان
balanced transmission line U سیم انتقال متقارن
automobile gear transmission U گیربکس اتومبیل
start stop transmission U مخابره قطع و وصلی
Hertzian wave transmission U انتقالموجافقی
variable speed transmission U گیربکس پلهای
vestigial sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
transmission of the electric current U انتقالفوریالکتریکی
asymmetrical sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
integrate transmission system U سیستم انتقال مجتمع
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
integrate transmission line U خط انتقال مجتمع
high frequency transmission U انتقال فرکانس بالا
transmission oil pump U پمپ روغن جعبه دنده
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
gear transmission ratio U نسبت دنده گیربکس
transmission level meter U دستگاه اندازه گیری سطح انتقال پگل مسر
internal transmission factor U ضریب انتقال داخلی
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
line transmission error U خطای انتقال
end of transmission block U خاتمه ارسال بلاک
end of transmission block U انتهای بلاک مخابره
main transmission shaft U محور انتقال اصلی
maximum light transmission U انتقال نور حداکثر
tubular transmission shaft U محور انتقال لولهای
transmission electron micrograph U ریزنگار انتقال الکترون
velocity of energy transmission U سرعت انتقال انرژی
high tension transmission tower U دکل انتقال فشار قوی
high tension transmission line U خط انتقال فشار قوی
piv variable speed transmission U جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
transmission of the rotary motion to the rotor U ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
high voltage transmission line U خط انتقال فشار قوی
high-tension electricity transmission U امتدادبلندناقلالکتریسیته
d.c. high tension power transmission U انتقال فشار قوی دی . سی .
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com